طراحی وب سایت اسم موقت! - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دست از گناه برداشتن آسانتر تا روى به توبه داشتن . [نهج البلاغه]

اسم موقت!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 92/6/6 9:2 صبح


 

بعضی اسم‌ها به پیری آدم نمی‌خوره، مثل کامبیز یا پانته‌آ و بعضی به بچگی، مثل رحمان یا محترم!

 


برای اینکه روشن شود در زمینه‌ی "نام" چه مشکلاتی وجود دارد به این پرسش توجه کنید:


به نظر شما "پدر پسر شجاع" پیش از تولد "پسر شجاع" اسمش چی بوده؟

 

 

 

یکی از بچه‌ها می‌گفت: دو تا خاله دارم اسم یکیشون تو شناسنامه، حاجیه است ولی همه بهش می‌گن شازده و اون یکی خاله‌ام اسمش تو شناسنامه، راضیه است ولی همه بهش می‌گن حاجیه! بعد یکی از دایی‌هام اسمش تو شناسنامه، مرتضی است ولی همه بهش می‌گن مصطفی و یکی دیگه از دایی‌هام اسمش تو شناسنامه، مصطفی است ولی همه بهش می‌گن سلطانعلی! فکرشو بکن...

 

 

تو بعضی برنامه‌های کودکانه که دو مجری همزمان دارن اسم آقاهه رو می‌ذارن عمو و اسم خانمه رو خاله‌. من موندم چرا نمی‌ذارن عمو و عمه یا دایی و خاله!؟

 


 

من و برادرخانمم و باجناقم رو تو خونه‌ی پدر خانمم "محمد" صدا می‌کنن، حالا شما ببینید فاجعه رو وقتی ما سه‌تایی، یه‌جا هستیم و کسی صدا می‌زنه " آقا محمد" یا "عمو محمد"!

  


 

بعضی مردها (یکیش خودم گاهی) زنشان را این طور صدا می‌زنند: مامان علیرضا یا مامان زهرا...


بعضی مردها "مادرش" را حذف می‌کنند و صدا می‌زنند: "میثم" بعد می‌بینی یه خانم می‌گه: اومدم.


بعضی مردها زنشان را به اسم‌های دیگه صدا می‌زنند. (مثالش رو تو بگو تا من یه مثالش رو بگم)

 

 


 

یکی از دوستان می‌گفت: اسم دوست صمیمی دایی‌ام عبدالرضاس. دایی‌ام هم خانمش را صدا می‌زد عبدالرضا! من هم به تبع دایی‌ام خانمم رو صدا می‌کردم عبدالرضا!


یه بار، سه خانواده با هم رفتیم گردش. تمام مدت یه نفر که صدا می‌زد: عبدالرضا، سه نفر می‌گفتند: بله!

 

 

 

 

 




کلمات کلیدی :